ماهان شبکه ایرانیان

یادگیری زبان های خارجی در دوران کودکی

این که «چطور یک کودک قادر به یادگیری زبان خارجی است؟» شاید پیچیده‌ترین و بحث برانگیزترین سؤالی باشد که تاکنون در بین متخصصان مختلف درباره زبان مطرح شده است.

یادگیری زبان های خارجی در دوران کودکی

سولماز دانشور نیک

این که «چطور یک کودک قادر به یادگیری زبان خارجی است؟» شاید پیچیده‌ترین و بحث برانگیزترین سؤالی باشد که تاکنون در بین متخصصان مختلف درباره زبان مطرح شده است.

فراگیری زبان، امری طبیعی است و از زمان تولد آغاز می‌گردد. بنا بر تحقیقات، فراگیری زبان قبل از سن بلوغ، شانس صحبت کودکان به آن زبان آن هم با تلفظی کاملا بومی را بیشتر خواهد کرد.

از مزایای دانستن یک زبان خارجی، توانایی برقراری ارتباطات بهتر فردی و جهانی، پیشرفت شناختی بهتر، آگاهی فرهنگی غنی‌تر، فرصت‌های شغلی بیشتر و بهتر، افزایش رقابت اقتصادی در سطح خارجی و حفظ و مدیریت منافع سیاسی و امنیتی یک کشور می‌باشند.

همه کودکان امروزی ملزم خواهند بود تا پیش از راهیابی به دانشکده بر دو زبان تسلط داشته باشند.

تحقیقات نشان می‌دهند یک کودک خردسال تا 5 سالگی می‌تواند تا پنج زبان را بیاموزد و مورد پردازش قرار دهد!

پدر و مادر امروزی، اهمیت دو زبانه بودن را می‌دانند و در مورد چگونگی ورود یک زبان جدید به زندگی کودکان خود کنکاش می‌کنند.

اکنون آنها فقط باید بدانند که چگونه و از طریق کدام محصولات کمکی سرگرم کننده و مقرون به صرفه می‌توانند زبان هدف را به زندگی فرزندشان وارد کنند.

اینترنت، کار جستجو در این زمینه را بسیار سریع‌تر و ساده‌تر از چندین سال پیش کرده است. به دنبال برنامه‌های دو زبانه‌ای باشید که امکان امتحان محصولات دیداری یا شنیداری در اینترنت را برای شما فراهم می‌کنند تا احساس اطمینان بیشتری نسبت به محتوا و سبک یادگیری زبان در چارچوب برنامه‌ای خاص داشته باشید. 

روند فراگیری زبان توسط کودک

نمونه‌های یادگیری، پردازش و خلق زبان تنها تعدادی از تحولات بسیار بین بلوغ سنی و زبانی را شامل می‌گردند.

کودکان در طی این دوره، مواد اولیه یادگیری زبان در صداها یا اشارات و حرکات زبان به هنگام صحبت کردن را کشف می‌کنند و نحوه چیدمان کلمات در کنار یکدیگر و تبدیل آنها به جملات و عبارات معنادار را می‌آموزند.

این فرآیندها که به طور همزمان گسترش می‌یابند، کودکان را به یکپارچه‌سازی ظرفیت‌ها و قابلیت‌های یادگیری و رمزگشایی ارتباطاتی ملزم می‌سازند.

علیرغم پیچیدگی‌های لایه‌ای هر کدام از این موارد، کودکان کم‌سن امروزی قادرند تا با وجود دسترسی‌شان به کامپیوترهای پیشرفته به راحتی با معماهای زبانی روبرو شوند و حتی در صورت عدم مواجهه با ساختار مورد انتظار خود، آن را بهبود بخشیده و اصلاح کنند.

مراحل پایه‌ای یادگیری زبان 

یادگیری اصوات

هنگامی که نوزادان متولد می‌شوند، می‌توانند همه اصوات را در هر زبانی ایجاد کنند.

حدود 150 صدای گوناگون در حدود 6500 زبان مختلف وجود دارند!

با این حال، هیچ زبانی از همه 150 صدای موجود استفاده نمی‌کند. اصواتی که یک زبان مورد استفاده قرار می‌دهد «واج» نامیده می‌شود.

در انگلیسی حدود 44 واج وجود دارد. در این مرحله، نوزادان تعلق یا عدم تعلق واج‌ها به زبان را فرا می‌گیرند.

توانایی تشخیص و تولید این صداها به «آگاهی واج شناسی» معروف است که برای یادگیری مهارت خواندن در کودکان مهم است. 

یادگیری کلمات

در این مرحله، نحوه معنادار شدن ترکیب صداها با یکدیگر در یک زبان آموخته می‌شود. مثلا، کودکان درمی‌یابند که صداهای m، ah و ee با مفهوم در آغوش گرفتن و تغذیه آنها مرتبط است. یک کودک برای مفهوم بخشیدن به این صداها باید قادر به تشخیص مکان پایان یک کلمه و آغاز کلمه دیگر باشد. اینها «مرزهای کلمه‌ای» نامیده می‌شوند.

در اینجا، آنچه کودکان واقعا در حال یادگیریش هستند همان واژک‌ها یا کوچک‌ترین واحدهای معنی‌دار لغوی در زبان می‌باشند که ممکن است جزء کلمات باشند یا نباشند.

«واژک» فقط یک صدا یا صداهایی معنادار مانند کلمه «مامان‌ها» است. واژه «مامان‌ها» از دو واژک تشکیل شده است: «مامان» که یک واژک معنادار است و کاربرد آن به تنهایی معنا را می‌رساند و «ها» که یک واژک دستوری است و به تنهایی معنا را نمی‌رساند.

کودکان در این مرحله می‌توانند تشخیص دهند که در اینجا «ها» به معنای «بیش از یک نفر» است. 

یادگیری جملات

در این مرحله، کودکان ترتیب قرارگیری کلمات را بهتر رعایت کرده و نحوه ایجاد جملات را می‌آموزند. همچنین کودکان تفاوت بین معنی و دستور را درست‌تر درک می‌کنند.

نوآم چامسکی نمونه‌ای از این تفاوت را در جمله «ایده‌های سبز بی‌رنگ خشمگینانه می‌خوابند» ایجاد کرد.

کودکان خواهند دانست که گرچه این جمله از نظر دستوری درست می‌باشد، اما بی‌معنی است.

آنها می‌دانند که سبز یک رنگ است و بنابراین نمی‌تواند بی‌رنگ باشد.

حرف آخر

در دنیای پیچیده امروز، یادگیری یک زبان خارجی کاری تجملی و لوکس محسوب نمی‌شود، بلکه یک ضرورت است.

یادگیری زبان انگلیسی نباید صرفا به یک دوره آموزشی محدود باشد و باید به عنوان یک زبان علمی و کاربردی گسترش یافته و مورد استفاده قرار گیرد تا قدرت و سرعت یادگیری آن افزایش یابد.

به عنوان مثال، بسیاری از دروس علمی مانند تاریخ، اجتماعی یا زیست شناسی باید به زبان انگلیسی تدریس شوند. مدارس ابتدایی و کودکان بهترین مسیرهای یادگیری زبان به حساب می‌آیند.

یادگیری زبان برای یک مغز در حال رشد و با آمادگی بیشتر برای پذیرش اطلاعات راحت‌تر است و دیگر هرگز نمی‌تواند به این صورت طبیعی و آسان اقدام به یادگیری آن کند!

کودکان قادر به یادگیری طبیعی، جذب اصوات، درک مستقیم ساختارها، الگوهای نوشتاری و قوانین دستوری یک زبان خارجی درست مانند زبان مادری خود هستند.

اگر آغاز یادگیری یک زبان با آموختن زبان مادری در دهه اول زندگی توام باشد، بعدها آموختن آن زبان توسط دانش‌آموزان بدون نیاز به ترجمه و تفسیر، به طور مستقل قابل کنترل و هدایت خواهد بود.

این بدان معنا است که افراد می‌توانند بدون چالش کشیدن مغز برای تبدیل زبان فارسی به انگلیسی، مانند بومیان متکلم به آن صحبت کنند.

در عین حال باید دانست که اگر کودکان بتوانند از زیر بار عدم یادگیری یک زبان قسر در بروند هرگز آن را فرا نخواهند گرفت.

بیشتر بخوانید:

زبان باز کردن کودکان

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان